همایش بزرگ شکوه وحدت، با هدف بررسی موانع و راهکارهای وحدت حوزه و دانشگاه، با حضور اساتید حوزه و دانشگاه در سالن همایشهای مدرسه علمیه معصومیه برگزار شد.
به گزارش بسیج مدرسه علمیه معصومیه (سلام الله علیها)، در ابتدای این مراسم، حجت الاسلام و المسلمین قنواتی، مدیریت مدرسه، ضمن خیر مقدم به مهمانان این همایش به بیان اهمیت مسئله وحدت و دانشگاه پرداختند و افزودند: ((مقوله وحدت حوزه و دانشگاه جزو ارزشمندترین وراهبردی ترین مسائلی است که در اندیشه امام راحل و مقام معظم رهبری وجود دارد و میتواند سعادت دنیا و آخرت جامعه اسلامی را تأمین کند. هر چند متأسفانه این عنوان و مسئله به یک جهت راهبردی علیرغم گذشت چهل سال از انقلاب شکوهمند و با عظمت اسلامی، آن طورکه باید و شاید اساسا تبیین نشده و برداشت صحیحی از آن صورت نگرفته است.))
پس از ایشان، دکتر دارابی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی قم به بیان آثار و نتایج مبارک این وحدت پرداختند و گفتند: «تحقق این امر (وحدت حوزه ودانشگاه) موجب میشود که فرایند هدایت علم در جامعه به نحو مطلوب صورت بگیرد و به نوعی شاهد گره خوردن تخصص ها با مبانی دینی باشیم و شاهد تربیت نیروی کارامد درجامعه باشیم که از تعهد و تخصص لازم برخوردار هستند ….ایشان در ادامه«منظور ازوحدت، وحدت شکلی و فیزیکی نیست بلکه یک معرفت شناختی از ارزش های فرهنگی، دغدغه مندی و حساسیت زایی نسبت به ارزش های سیاسی و اجتماعی در جامعه است.»
حجت الاسلام مهدیان، مدرس حوزه نیز طی سخنانی برخی از ملزومات عملی این مهم را چنین مطرح کردند: «وحدت حوزه ودانشگاه یعنی تغییری که در نهاد تولید دانش اتفاق می افتد برای اینکه نهاد تولید دانش تغییر کند باید چه کرد؟ بهترین روش برای اینکه تربیت یک نفر و بلکه یک نهاد اجتماعی ایجاد بشود این است که دست او را به دست واقعیت و عمل کلان اجتماعی وصل کنیم و او را به صورت جامعه متصل کنیم این جاست که مسئله شریعت که صورت آن در واقع حاکمیت است جدی میشود توصیه ای که حضرت امام و حضرت آقا دارند برای اینکه این وحدت واقعا اتفاق بیفتد و این دو ویرایش بشوند این است که هر دو در خدمت مسئله های حاکمیت و جامعه ی دینی قرار بگیرند… و برای اینکه این اتفاق بیفتد نیاز به حرکت های خودجوش حوزوی و دانشگاهی داریم چون تغییر از بدنه و از پایین رخ می دهد .»
در ادامه دوتن از دانشجویان و طلاب به نمایندگی از این دو قشر، به بیان نظرات و مطالبات خود در زمینه وحدت حوزه و دانشگاه پرداختند.
علی تقوی دانشجوی دانشگاه قم، ضمن انتقاد از غربگرایی و حاکمیت تفکر غربی بر دانشگاهها به عنوان یکی از موانع جدی وحدت، گفت: ((وحدت حوزه و دانشگاه از مهمترین عوامل حیات فکری، علمی و معنوی کشور است که موانع بسیاری بر مسیر تحقق کامل آن وجود دارد. از جمله: جنگ روانی دشمن برای ایجاد بدبینی این دو قشر نسبت به یکدیگر….دانشگاه باید بداند که تاریخ به او میگوید هرگاه میان شما و حوزه های علمیه فاصله بیافتد باز هم همان عقب افتادگی ها ی قاجار و پهلوی تکرار خواهد شد…… هنوز هم در دانشگاه ها غرب گرایی و سکولاریسم وجود دارد که نتیجه آن تربیت دانشجویانی است که در آینده، کشور را بر اساس تفکر غربی و سکولار اداره خواهند کرد.))
سعید کحیا، طلبه مدرسه علمیه معصومیه (سلام الله علیها) نیز طی سخنانی به بیان مباحثی پیرامون چیستی این وحدت پرداخت:
«این وحدت، نه یک وحدت شعاری و شکلی، بلکه وحدت و یگانگی عینی و حقیقی در مبانی و اهداف و ارزش های الهی و دغدغه ها و حساسیت های سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی است؛ تا ان شا الله این دو مرکز در جایگاه واقعی خود قرار گیرند.»
ایشان همچنین راهکار هایی را در راستای تحقق عینی و عملی این امر مهم مطرح نمودند:
۱- ایجاد فضایی بمنظور کنار یکدیگر قرار گرفتن طلاب و دانشجویان در یک محیط صمیمی و برادرانه همچون برگزاری اردوهای مشترک جهادی، راهیان نور، مراسمات معنوی مانند اعتکاف مشترک، حضور در مراکز علمی یکدیگر و تشکیل گعده های گفتگو و برنامه های دیگر از این قبیل.
۲- برگزاری کرسی های آزاداندیشی و آزادفکری و نظریه پردازی بمنظور ارائه دیدگاه ها و هم اندیشی و هم افزایی در موضوعات گوناگون بویژه در علوم انسانی اسلامی در سطح اساتید محترم حوزه و دانشگاه و نیز دانشجویان و طلاب.
۳- از آنجایی که دین مبین اسلام بدنبال سعادت دنیوی و اخروی انسانها و بهره مندی آنها از دنیا بعنوان مزرعه آخرت است، استفاده از علوم حوزوی و دانشگاهی بمنظور پاسخگویی به تمام نیازهای مادی و معنوی جوامع انسانی در عرصه های مختلف امری ضروری است که توجه به آن می تواند رفع کننده بسیاری از شبهات و انگیزه ای مهم جهت همکاری و حضور وحدت بخش حوزه های علمیه و دانشگاهها در کنار یکدیگر باشد.
۴- اعتقاد عمیق به توحید و یگانگی خداوند و تلاش جهت تحقق کلمه لا اله الا الله اصلی ترین محور وحدت است که تحقق کامل آن در گرو معنویت و علم و تقوا و عمل توام با اخلاص بوده و وحدتی حقیقی و پایدار و پربرکت و نورانی را به دنبال خواهد داشت.
در ادامه دکتر طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی و حجت الاسلام پارسانیا دیدگاههای خود را در مورد مسائل زیربنایی و ریشه های عدم وحدت حوزه و دانشگاه مطرح کردند.
دکتر طهرانچی اقدامات انجام شده جهت تحقق این مطالبه مهم امام خمینی و امام خامنه ای را ناکافی دانستند و افزودند:
((وحدت حوزه و دانشگاه شعاری است که با پیروزی انقلاب متولد شد ولی در این چهل سال محقق نشده است. در این چهل سال فقط به صورت های ظاهری این شعار پرداخته شد…. با تعمق در نگاه امام خامنه ای به بحث وحدت حوزه و د انشگاه در می یابیم که برای تحقق این مسئله، باید به مسئله مهم وحدت علم و دین بپردازیم و این مسئلهای است که غرب هم با آن مواجه بوده است…. مسئله مهم این است که کدام علم و کدام دین با هم وحدت دارند.
زیر بنای وحدت حوزه و دانشگاه نگاه صحیح و تعریف ما از علم و نگاه درست و تعریف ما از دین است. علم در غرب به قصد تصرف در جهان به وجود آمده است، حال آنکه اسلام نگاه دیگری به علم دارد…. پیش از اسلام پیشرفت علم به بن بست رسیده بود و هزار سال بود که خبری از پیشرفت علم نبود…. تاریخ علم مدیون اسلام و تمدن اسلامی است.
اگر ما میخواهیم وحدت را محقق کنیم، حوزه و دانشگاه را باید براساس نگاه صحیح به علم و دین بازطراحی کنیم. افتراق علوم طبیعی از علوم دینی ریشه های تاریخی دارد که ما باید این ریشه ها را اصلاح کنیم…. در روسیه از من پرسیدند آیا بین فیزیکی که خواندی و ایمانت تعارض پیش آمده…. بعدها فهمیدم که رفتار ما در علم تجربی و … با علوم دینی و مباحث دینی مجزای از هم است….. قرآن یک مدل تربیت علمی دارد که اگر استخراج شود زیربنای اصلی وحدت علم و دین و دانشگاه و حوزه را تشکیل خواهد داد.))
در پایان این مراسم با شکوه، حجت الاسلام پارسانیا مطالبی را در مورد این مسئله بیان نمودند و نگاه غرب به مقوله علم را علت اصلی جدایی حوزه و دانشگاه برشمردند و گفتند:
((اساساً ریشهی جدایی و اختلاف حوزه و دانشگاه، به تعریف غرب (و به تبع آن، غرب گرایان و دانشگاه های با تفکر غربی) از علم و عقل برمیگردد که موجب می گردد در نگاه آنان، علوم اسلامی و حوزوی علم محسوب نشوند بلکه از مقولات فرهنگی و شبه فرهنگی شمرده شوند. عقلی که غرب و دانشگاه مترجم غرب تعریف می کند یک عقل صرفا مفهومی است. بر اساس فلسفه کانت (که زیربنای تمدن و تفکر غرب است) عقل یک امر شخصی است که به جهان صورت میدهد نه این که صورت های موجودات را بشناسد. بنابراین در چارچوب فکری کانت عقل یک شناخت صرفا ذهنی از جهان می دهد (یک شناخت شبه واقعی)
با این طرز نگاه به عقل، عقل وحیانی و عقل شهودی از دایره تعریف عقل خارج میگردند و علم، محدود به علوم حسی، تجربی یا ذهنی میشود و علوم اسلامی، شناخت وحیانی و شناخت شهودی از تعریف علم خارج میشوند. همین نگاه به عقل و علم در برخی از دانشگاه ها و دانشگاهیان کشور ما و کشورهای اسلامی است که موجب جدایی حوزه و دانشگاه شده است.))