چکیده : مال, قوام زندگى است واگر درست از آن استفاده شود، منشأ خیر و سعادت براى انسان مى گردد و اگر ناصحیح و
غیر مشروع به کار گرفته شود، موجب هالکت ونابودى خواهدبود. ازاین روى، استفاده هاى ناروا و تصرفات ظالمانه و
غاصبانه در اموال و از بین بردن حقوق دیگران، معامالت ضررى و غررى، رشوه، ربا و در یک کالم )اکل مال به باطل( به
معناى عام و وسیع آن، سبب هالکت و نابودى مردم و از هم گسستگى جامعه اسالمى است. جامعه اى که افراد آن، به
راحتى حقوق یکدیگر را زیرپا مى گذارند و آزمندانه در اموال دیگران تعدّى مى کنند و در پى کسب درآمد فزونتر
هستند بى هیچ پروایى در حرام وحالل آن تیشه به ییشه زندگى سالم و حیات طیّبه امت مى زنند. در حقیقت، هم
خود را به نابودى مى کشند وهم دیگران را. زیرا کشتى را سوراخ مى کنند که خود بر آن سوارند. آمدن جمله: )وال
تقتلوا انفسکم( در ذیل آیه: )ال تأکلوا اموالکم بینکم بالباطل(, اشاره اى گویا به همین واقعیّت است. در منابع اسالمى،
به موازات تاکید بر اصل تحقق عدالت اجتماعى ونقش آن در حیات سالم و رسیدن انسان به کمال، بر بهره گیرى صحیح
از اموال، به عنوان وسیله اى براى رسیدن به هدف، تاٌکید شده است و حرکتهاى ناسالم اقتصادى و اجحافها و
برخوردهاى ظالمانه و دغل کارانه، مردود شمرده شده اند و به این کار )اکل مال به باطل( گفته میشود.
واژههای کلیدی:
اکل مال به باطل، تجارت باطل، معامالت غریی